معنی گردهمایی علمی
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
اجلاس، جلسه، میتینگ، نشست، همایش
فارسی به عربی
اِجْتِماعُ
علمی
علمی
گردهمایی توجیهی
اِجْتِماعٌ تَوْجیهی
گردهمایی رسمی
اِجْتِماعٌ رَسْمی
گردهمایی عادی
اِجْتِماعٌ نِظَامی (مُنَظَّمٌ)
واژه پیشنهادی
اجلاس
فرهنگ فارسی هوشیار
دانشیک (صفت) منسوب به علم دانشی: کار علمی.
عربی به فارسی
وابسته بعلم , طالب علم , علمی
لغت نامه دهخدا
علمی. [ع ِ] (ع ص نسبی) منسوب به علم. (ناظم الاطباء). رجوع به علم شود. || مقابل عملی.
معادل ابجد
440